مذهبی وفرهنگی
حاج شیخ اسماعیل نائب فاضل عابد معاصر و دارای تالیفات فراوان می فرمود :
متولی حرم حضرت عباس علیه السلام گفت:من به گوش دردی مبتلا شدم و کارم کم کم به جائی رسید که اطبای بغداد عاجز شده و به من وصیه کردند که به بیمارستان های خارج بروم . در یکی از بیمارستان های خارج تحت برنامه بستری شدم وپس از معاینه وآزمایش اعضای شورای پزشکی گفتند که باید مورد عمل جراحی قرار بگیرم ولی گفتند نود درصد امکان خطر وجود دارد به آنان گفتم :امشب را مهلت دهید تا رای خودرا اظهار نمایم در آن شب بسیار محزون بودم اما یک مرتبه به خودم گفتم بیماران از خاک کربلا شفا می گیرند و من که خود متولی قبر مطهر هستم از این فیض محرومم. خوشبختانه قدری از خاک قبر حضرت عباس علیه السلام با خود همراه داشتم . با حال توجه قدری از آن خاک رادر گوشم ریختم و خوابیدم . صبح دیدم چرک خارج نشده و درد آن ساکت شده است . پزشکان برای گرفتن پاسخ نزد من آمدند گفتم باز گوش مرا مورد آزمایش قرار هید . این بار که معاینه کردند دیدند عارضه کاملا بر طرف شده است . فورا کمیسیون پزشکی تشکیل یافت و در باب این حادثه ی معجزه آسا بحث هایی صورت گرفت . در طول بحث نظراتی داده شده و قرار شد نظر خود من را نیز در این مسئله جویا شوند . من در جواب گفتم :به واسطه ی خاک قبر حضرت عباس (ع) است . با شگفتی گفتند :آیا از آن خاک چیزی باقی مانده است ؟ گفتم : بلی و به ایشان دادم . تربت حضرت را سه روز در آزمایشگاه مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند روز چهارم پزشک آمد و با حال اشک گفت : سه روز آن را در دستگاه گذاشته ام و می بینم خاک وخون است و اثر شفا در آن خون میباشد . آری در آن مدت که در آن کشور بودم همه جا در مجالس و محافل از این کرامت سخن می گفتند و جمعیت فراوانی از فرقه ی کفار شیفته ی آن بزرگوار شدند و عده ای هم اکه از نزدیک شاهد قضیه بودند به اسلام گرایش پیدا کردند .
نظرات شما عزیزان:
کپي برداري از مطالب وبلاگ فقط با ذکر منبع مجاز ميباشد .
All Rights Reserved 2005-2006 © by t-km1.LOXBLOG.COM